در هنگام خريد و انتخاب كمپرسور هوا گزينههاي زيادي وجود دارند. در حقيقت، ممكن است گزينههاي زيادي در مقابل شما وجود داشته باشند. آنچه اوضاع را پيچيدهتر ميكند اين است كه مقايسه نظير به نظير بين كمپرسورها دشوار است، زيرا توليدكنندگان غالبا مشخصات خود را با شيوههايي متفاوت ارزيابي ميكنند. با اين حال، در نظر گرفتن چند عامل ساده ميتواند به شما در يافتن يك كمپرسور خوب كمك كند، حتي اگر توليدكنندگان به شيوههايي متفات عمليات رتبهبندي را انجام دهند.
مشخصات را در زمان انتخاب كمپرسورهاي هوا در نظر بگيريد
در مورد كمپرسورها، سه مشخصات اصلي وجود دارد كه عملكرد آنها را تعيين ميكند: فوت مكعب در دقيقه (cfm)، پوند در اينچ مربع (psi) و اسب بخار. Cfm ميزان هوايي را كه كمپرسور ارائه ميدهد اندازهگيري ميكند. psi ميزان فشار هوا را نشان ميدهد و اسب بخار بيانگر قدرتي است كه موتور يا دستگاه براي چرخش پمپ توليد ميكند.
اين كار به اندازه كافي ساده به نظر ميرسد اما متاسفانه همه چيز كمي پيچيدهتر است و اين پيچيدگي به اين دليل است كه چندين روش براي رتبهبندي cfm و اسب بخار يك كمپرسور وجود دارد. علاوه بر اين، ملاحظات ديگري مانند فاكتور خدمات و چرخه عملكرد نيز وجود دارد كه ميتواند هنگام تعيين عملكرد به كار گرفته شود. بنابراين، خريداران بايد با اين اصطلاحات آشنا شوند تا در هنگام تصميمگيري براي خريد گمراه نشوند.
در نظر گرفتن حجم كاركرد هنگام انتخاب كمپرسورهاي هوا
اين روش اولين و متداولترين اشتباه در درك عملكرد كمپرسورهاي هوا است. در تئوري، ميتوانيد با ضرب كردن قطر استوانه در ميزان چرخش در دقيقه (دور در دقيقه) آن را مشخص كنيد. با اين حال، اين فرمول فقط ميزان انتقال را محاسبه ميكند. به دليل عواملي مانند فشار اتمسفر، دما و اصطكاك، كمپرسورها در واقع هواي كمتري نسبت به اين عدد توليد ميكنند.
براي اندازهگيري دقيقتر عملكرد، ساير سيستمهاي رتبهبندي توسعه داده شدهاند. به عنوان مثال، حجم واحد استاندارد در شرايط خاصي مانند فشار 14.7 psia با زاويه 60 درجه در دماي محيط و رطوبت نسبي صفر درصد اندازهگيري ميشود. سيستم واقعي يكي ديگر از سيستمهاي رتبهبندي است كه خروجي واقعي كمپرسور را در شرايط عملياتي واقعي محاسبه ميكند.
از آنجا كه هيچ استاندارد طلايي در صنعت براي رتبهبندي وجود ندارد، اساسا توليدكنندگان آزاد هستند تا هر كدام را كه ترجيح ميدهند، استفاده كنند. برخي از شركتها با رتبهبندي كمپرسورهاي خود با سيستم واقعي، واقع گرايانهتر عمل ميكنند.
علاوه بر روش رتبهبندي، مهمترين نكته اين است كه سيب را با پرتقال مقايسه نكنيد. به عبارت ديگر، واحدي كه با سيستم انتقال كار ميكند نبايد مستقيما با يكي از موارد سيستم واقعي مقايسه شود. در اين حالت، بهترين روش اين است كه در ابتدا واحد واقعي سيستم را اندازهگيري كنيد و سپس مقايسه عادلانهاي از ميزان هواي كمپرسورها انجام دهيد.
انتخاب كمپرسورهاي هوا از روي نيروي محركه
مشخصه ديگري كه اغلب در زمان انتخاب كمپرسورهاي هوا باعث سردرگمي ميشود، اسب بخار است. براي كمپرسورهايي كه با بنزين تغذيه ميشوند، اين مسئله به هيچ عنوان مشكل ساز نيست. رتبهبندي اسب بخار در اين واحدها كاملا ساده است و مقايسه آن را آسانتر ميكند. به طور كلي، راهحل ايدهآل اين است كه به دنبال موتور با بيش از توان كافي براي چرخش پمپ باشيد. در غير اين صورت، اگر موتور براي يك واحد، قدرت لازم را داشته باشد، به طور مداوم تحت فشار زياد كار ميكند و منجر به خرابي زودرس آن ميشود.
از طرف ديگر، موتورهاي برقي نيز به خوبي شناخته نشدهاند. اشخاص ممكن است وقتي كه واقعا فقط با قدرت 1.5 اسب بخار كار كنند، فكر كنند كه داراي يك واحد با توان 5.5 اسب بخار هستند. اين تفاوت بين توان اوج و پيوسته اسب بخار است.
اسب بخار اوج حداكثر خروجي است كه يك موتور قادر به توليد آن است. با اين حال، موتور فقط هنگام شروع به كار سيم پيچهاي اوليه به اين سطح ميرسد. با رسيدن موتور به ميزان دور موتور طبيعي، سيم پيچها از كار ميايستند و موتور با ميزان اسب بخار پيوسته خود كار ميكند كه ميتواند 5 تا 7 برابر كمتر از توان اوج اسب بخار باشد. اگر موتور بيش از مدت زمان شروع اوليه در حالت اوج خود كار كند، ميتواند به سرعت بيش از حد گرم شود و احتمالا عمر بسيار كمتري خواهد داشت.
برخي از توليدكنندگان هنگام رتبهبندي كمپرسور، مشابه با ميزان جابجايي و انتقال، توان اوج اسب بخار را تبليغ ميكنند زيرا اين عدد بزرگتري است. ساير توليدكنندگان از ميزان توان پيوسته اسب بخار استفاده ميكنند. در اين مورد هم هنگام مقايسه واحدها حتما اطمينان حاصل كنيد كه از همان سيستم رتبهبندي استفاده شده است.
علاوه بر توان اسب بخار، ضريب سرويس ميتواند چگونگي عملكرد يك موتور تحت بارگذاري را بيشتر مشخص كند. اين عدد درصد اسب بخار مداوم را نشان ميدهد كه در آن موتور ميتواند با آرامش كار كند. به عنوان مثال، اگر ضريب سرويس 1.15 باشد، موتور ميتواند بدون مشكل در 115 درصد از اسب بخار پيوسته با حداكثر توان كار كند. هرچه ضريب سرويس بالاتر باشد، موتور در تحمل شرايط عملياتي مختلف بهتر عمل ميكند.
علاوه بر اين، به rpm عملياتي توجه داشته باشيد. بيشتر موتورهاي برقي موجود در كمپرسورها در حدود 1725 يا 3500 دور در دقيقه كار ميكنند. واحدهاي rpm كندتر به طور كلي داراي ارزش بيشتري هستند، زيرا عملكرد بيصداتري دارند، گرماي كمتري توليد ميكنند و نسبت به موتورهاي سريعتر استهلاك كمتري دارند.